به گزارش ایران باران نیوز و به نقل از هیئت تحریریه علمی یو سی بی شک به یاد ماندنی ترین بارسلونای تاریخ، طی چهار سال حضور پپ گواردیولا (Pep Guardiola) رقم خورد؛ پسرک آرژانتینی خجالتی که به بهترین فوتبالیست دنیا تبدیل شد؛ کسی که با کمک سبک بازی او، اسپانیای دلبوسکه (Del Bosque) قهرمان اروپا و جهان شد.

رهبری به دلیل نقشی که در اثربخشی فردی و گروهی ایفا می کند، عنوان مشهوری در مباحث موفقیت به شمار می رود. رهبری به نوعی فراگرد نفوذ است که در آن رهبر مشارکت داوطلبانه افراد را در تلاش برای رسیدن به اهداف تیم طلب می کند. آنچه از بررسی زندگی خانوادگی و حرفه ای پپ بدست می آید، ویژگی بارز رهبر بودن است؛ چه در میان کودکان هم سن و سالش در کوچه پس کوچه های سنتپدرو (Santpedor) و چه در زمان بازی در تیمی که هدایتش زیر نظر یکی از اسطوره های فوتبال جهان، یعنی کرایوف بود.

پپ با نوع برخورد، رفتار و سبک نگاهش به بازی، خود را یک رهبر معرفی می کرد. به گفته سر الکس فرگوسن (Sir Alexander Chapman Ferguson)، او کاپیتان، رهبر و بازی گردان تیم رویایی یوهان کرایوف (Johan Cruyff) افسانه ای بود. او بسیار خونسرد و آرام نشان می داد و به راحتی با توپ حرکت می کرد و نبض بازی را در دست داشت و همین توانایی، او را به یکی از بزرگترین بازیکنان دورانش تبدیل کرده بود. او به خاطر استفاده از مدل های معاصر و مقابله با بحران، تبدیل به یک رهبر اجتماعی، مردی کامل و ایده آل شده بود.

پپ در جمع بازیکنانش اینطور گفت: «سه یا چهار کتاب در مورد استراتژی های رهبری ام نوشته شده است. من آنها را خواندم تا خودم را کشف کنم و ببینم واقعاً چه کارهایی انجام می دهم، چون خودم نمی دانم. آنها در موردم به نتیجه هایی می رسند که حتی خودم به آن توجهی نکرده بودم.»

بعد از دوران بازی و شروع فصل جدید زندگی برای پپ، یعنی آغاز کشف استعداد بی نظیر او در ارائه سبکی خاص و لذتبخش از فوتبال، در سکان مربیگری هم، او به عنوان رهبر گروهی از بازیکنان حرفه ای فوتبال باید بین دو وسوسه طبیعی، سازگاری ایجاد می کرد. از یک طرف او باید یاد می گرفت غریزه خود را مهار کند و مانند یک بازیکن رفتار نکند و جشن نگیرد؛ نقشی که سال ها در آن حضور داشت و از طرف دیگر، باید مانند دیگر فوتبالیست هایی که به تازگی بازنشسته شده اند، یاد بگیرد که تعداد زیادی از بزرگترین تصمیمات درست خود را اتخاذ کند و بطور اساسی همزمان با مربی شدن، تجارت را نیز بیاموزد.

نوامبر سال 2011، همزمان با تجلیل مجلس جامعه مدنی کاتالان ها از این مربی، مدیر و بازیکن اسبق رئال مادرید، جورج والدانو در یک مصاحبه، کلمات بسیار حساب شده ای را برای توضیح تاثیر او بیان کرد: «پپ فوتبال را قلمرویی می داند که به بزرگی و عظمت رسیدن در آن ایمان دارد، چون هیچ وقت تقلب نمی کند، همیشه شجاع است و تمام سختی ها و استرس های بازی را از بین می برد. او یک مثال عالی از رهبری است؛ نه فقط برای دنیای فوتبال، بلکه قطعاً یک رهبر واقعی است.»

همین ویژگی مهم در لایه های شخصیتی این بازیکن، باعث شکوفا شدن او در هدایت تیم های بزرگی چون بارسلونا، بایرن مونیخ و منچستر سیتی شده است. نوع برخورد با سوپر استارهای دنیای توپ گرد، صمیمیت در عین حفظ فاصله، اقتدار در برقراری نظم و قوانین، درصد بالای تصمیمات به موقع و درست، صریح بودن در بیان خواسته ها و دادن مسئولیت های مناسب به هر شخص از جمله معیارهایی است که پپ در قلمروی خودش به شایستگی آنها را اعمال می کند.

فرگوسن بزرگ درباره او با اشتیاق چنین می گوید: «چیزی که توجهم را به پپ گواردیولا جلب کرده بود و چیزی که برای موفقیت چشمگیر او به عنوان یک مربی ضروری و حیاتی بود، این است که او بسیار متواضع بود. او هرگز سعی نکرد نگاهی غضبناک داشته باشد، بسیار قابل احترام بوده و این امر بسیار حائز اهمیت است. داشتن چنین ویژگی هایی بسیار خوب است. اگر به گذشته برگردیم، به وضوح در می یابیم که او در دوران حرفه ای اش فروتن و بی ادعا بوده است. او به عنوان یک بازیکن هرگز در صفحات اول روزنامه ها نبود، اما با اطمینان بازی می کرد. او بسیار سریع نبود، اما یک فوتبالیست بازی ساز و خارق العاده بود. به عنوان یک مربی، او در نحوه بازی تیمش بسیار منظم و قانونمند است. چه تیمش برنده شود و چه ببازد، او همیشه همان فرد بی ادعا و برازنده است. صادقانه بگویم فکر می کنم داشتن چنین فردی در این حرفه، بسیار عالی است.»

5/5 - (1 امتیاز)

By سیاوش باران وند

خبرنگاری شغل، حرفه، عشق و هنر است. هنر و عشقی که با جان و دل آمیخته است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *